یکی از برجستگی های سیّد حسن نصرالله که دوست و دشمن بر آن متفق هستند و حتی خود اسرائیلی ها هم بارها بر آن تأکید کرده اند صداقت سیّد در کلام و عمل و وعده است. شهرک نشینان صهیونیست در زمان نبرد 33 روزه اعتراف می کردند که منتظر شنیدن پیام های تلویزیونی سیِد حسن نصرالله هستند تا از حقایق و واقعیت آنچه در صحنه جنگ در حال رخ دادن است با خبر شوند. آنها معتقدند رسانه های اسرائیلی به مردم خودشان هم دروغ می گویند و در مقابل آنچنان به صداقت گفتار سیّد اعتقاد داشتند که ترجیح می دادند حقیقت را از زبان او بشنوند.
اگر سیّد می گفت دشمن تا فلان منطقه پیشروی کرده یا در فلان روستا زمینگیر شده یا فلان عدد تانک مرکاوای دشمن منهدم شده و یا فلان تعداد از نیروهای نخبه دشمن کشته یا زخمی شده است همه و همه ایمان داشتند که حتماً حقیقت همین چیزی است که سیّد می گوید و لا غیر!
نقطه اوج این صداقت که بلافاصله شاهد غیبی نیز مؤیّد آن شد و تا همین الان هم کارشناسان برتر نظامی جهان را انگشت به دهان گذاشته و همه از تفسیر آن عاجزند انهدام اولین ناوچه جنگی اسرائیلی به دست پرتوان حزب الله قهرمان بود.
زمانی که سیّد مشغول سخنرانی زنده از شبکه المنار بود، رزمندگان حزب الله در کمین ناو جنگی اسرائیلی بودند و درست وقتی که سیّد جملات زیر را به زبان آورد ناوچه اسرائیلی هدف قرار گرفت؛ این در حالی بود که شبکه المنار به طور مستقیم تصاویر لحظه اصابت موشک به ناو اسرائیلی و شعله ور شدن آتش خشم حزب الله را به نمایش گذاشته بود.
«حملات ناگهانی که پیش از این وعده اش را به شما داده بودم از همین لحظه شروع می شود. الان در دریا و در مقابل بیروت ناو جنگی اسرائیلی که به زیرساخت ها و خانه های مردم و شهروندان ما تجاوز کرده است را نظاره کنید. بنگرید که چگونه آتش می گیرد و غرق می شود در حالی که ده ها نفر از سربازان اسرائیلی بر آن سوار هستند.»
هماهنگی کامل و بی نقص میان خط مقدّم جبهه با فرماندهی کل، آن هم در آن شرایط حساس و تحت آن همه فشار و بمباران و تسلط و نفوذ دشمن بر منطقه و رفت و آمدها و کنترل تماس ها و... همان نقطه حیرت برانگیزی است که کارشناسان نظامی جهان را متحیّر و کلافه کرده است؛ امری که اگرچه برای کارشناسان نظامی جهانی عجیب و باورنکردنی است اما برای ما که به غیب و نیروی ایمان و توکل به خدا اعتماد داریم کاملاً باورکردنی و طبیعی به نظر می رسد.
البته داستان انهدام این ناوچه اسرائیلی به روایت رزمندگانی که این حماسه را آفریدند هم شنیدنی است که آن را به بعد موکول می کنم. (اگر توفیقی بود)